من اینجا مچاله میشوم از نبودنت / نوازشی میخواهم . . .
روسری ات را محکم نبند / گره میخورد نفس هایم . . .
احترام را مزه مزه میکند / سجده میکند به واژه های این سطر از دفترم که نام تو را پیش کش کرده به آیه های الهی . . .
ردِ شقایق را میزنم پشت نگاه تو / حلقه ای میرقصد روی گونه های شب / سکوت میشود باران هستی / شبنم یاد توست که میخواند : شقایق باید بود . . .
تیغ تیز و سرمه سیاه چشم هایت / دست خودم نیست جنون . . .
چکمه های ضرورت را به پا کرده ام / راهی سفری شده ام بی پایان / نفس نفس زنان نزدیک میشوم / دیگر نفس ها ضرورتی ندارند برای کشیدن ...
کوله ات را بسته ای با چندی از خاطره ها / میترسم شانه ات درد بگیرد / شعر نمیخواهم / چتر باز کن خاطره هایمان خیس نشوند . . .
غم هایم را با واژه ها تزئین میکنم / اینگونه کسی عمقش را نمیفهمد . . .
- - - - - - -
پ:ن:یاد گرفته ام ...
همه یادگاری هایم را با دستان خودم از بین میبرم / حتی پروانه مشکی عاشقیِ مان . . .
غم هنوز به خانه اش برنگشته بود که کلاغ ها رسیدند/ قصه شوم ما ادامه دارد . . .
تصادف شدیدی کرده ام با هجوم بی وقفه درد / درد میکند تمام درد هایم . . .
مژه هایت خیس که میشوند / سیاه میشود روزگارم / گریه نکن دنیای من . . .